صبا اگر گذري افتدت به کشور دوست بيار نفخه اي از گيسوي معنبر دوست
بجان او که به شکرانه جان بر افشانم* اگر بسوي من آري پيامي از بر دوست
و گر چنانکه در آن حضرتت نباشد بار* براي ديده بياور غباري از در دوست
من گدا و تمناي وصل او هيهات* مگر به خواب ببينم خيال منظر دوست
اي کاش دوباره اين افتخارو داشتيم.....
مخلص شما حاجي اقا اهالي روستا شما را فراموش نخواهند کرد