سید حسن نصرالله متولد 31 اگوست 1960م است. او در روستای «البزوریه» در جنوب لبنان به دنیا آمد. پدرش «عبدالکریم»، میوه فروشی میکرد و حسن برای کمک به مغازه او سر میزد. پدرش، عکس امام موسیصدر را به دیوار مغازه زده بود. این عکس بود که نخستین جرقههای محبت موسی صدر و جنبش محرومان را، در دل سید حسن روشن کرد.
«سید حسن» با هیچ یک از علمای دینی آن وقت ارتباط نداشت و خانوادهاش هم، یک خانواده دینی شاخص نبود، ولی سیدحسن نوجوان، علاقهمند به دین بود و این علاقه به انجام فرایض معمول, مانند نماز و روزه محدود نمیشد. او در پی فراتر از اینها بود. این علاقه وی را واداشت که با سن اندکش(16سالگی) راهی نجف شود و تحصیلات حوزوی خود را در آنجا آغاز کند.
بعد از دو سال یعنی در سال 1978م، سید حسن به لبنان بازگشت و در مدرسه الامام المنتظر(عج) ـ که شهید سید عباس موسوی آن را تأسیس کرده بود ـ تحصیلات حوزوی خود را پیگرفت. در همان حال، به فعالیتهای سیاسی در جنبش امل مشغول و مسئول سیاسی جنبش امل با مسئولیت امام موسی صدر در منطقه بقاع شد.
پس از آن که امام موسی صدر در لیبی به صورت مرموزی ربوده شد، اختلافات بسیاری در سطح رهبری جنبش امل به وجود آمد. در اثر این اختلافات عدهای از رهبران این جنبش از آن فاصله گرفته و دست به تأسیس، حزبالله لبنان زدند.
سید حسن در حزبالله نیز مسئولیتهای مختلفی را به عهده گرفت؛ از جمله عضویت در شورای رهبری حزبالله
با این همه، سید حسن از فضای درس و بحث فاصله نگرفت و به تحصیلات علمی خود ادامه داد تا جایی که در سال 1989م(29 سالگی) برای تکمیل تحصیلات خود به قم مهاجرت کرد، اما حملات گسترده اسرائیل به لبنان و مبارزات حزبالله به او اجازه نداد بیش از یک سال در قم بماند، پس بار دیگر به لبنان بازگشت تا در کنار برادرانش به مبارزه با رژیم صهیونیستی بپردازد.
در سال 1992م، و یک روز پس از شهادت سید عباس موسوی(دبیرکل وقت حزبالله لبنان) با اجماع شورای رهبری حزبالله، سید حسن نصرالله، به عنوان دبیرکل جدید این جنبش شناخته شد. سیدی جوان، انقلابی، پرکار و مرید ولایت, مسئولیت حزبالله را به عهده گرفت
سپتامبر 1997م دو تن از رزمندگان حزبالله در حمله استشهادی به مواضع ارتش اسرائیل در منطقه جبلالرفیع در جنوب لبنان به شهادت رسیدند و پیکر آنان به دست نیروهای اسرائیلی افتاد. تلویزیون اسرائیل بدون اطلاع از هویت این دو نفر، تصویر خونآلود آنان را به نمایش گذاشت. به سرعت مشخص شد که یکی از این دو تن، سید هادی، فرزند سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله است. انتشار این خبر همانند بمبی در جامعه لبنان صدا کرد.
این واقعه، موجی خروشان از احساس همدردی، احترام و شیفتگی را نسبت به دبیر کل حزبالله در پی داشت، به گونهای که آحاد ملت لبنان از هر دین و مذهبی، تحت تأثیر شدید این واقعه قرار گرفتند.ودوست ودشمن پیام تسلیت فرستادنداسپانیا هلند را برد وقهرمان شد.
این چه ربطی داشت به من وشمای ایرانی؟!!!!! الله اعلم
خداوندا به حق بزرگترین تجلی ات در این شب وبه حق فرستاده گرامی ات از تو می خواهم که برمحمد وآل او درود فرستی وگناهان ما را- که تو به آنها داناتر از خود ما هستی- ببخشایی ،ای کسی که تو دانایی وما نادانیم.
خدایا از تو می خواهیم به حق این مبعث شریف وبه حق سید با لطف وآن عنصر عفیف برمحمد وآلش درود فرستی واعمال ما را در این شب و سایر شبها قبول فرمایی ، گناهانمان را ببخشایی ،اعمال نیک ما را پاداش نیک دهی،اعمال بد ما را مستور داری ، قلبهای ما را با گفتار نیک شادمان داری و روزی ما را که از جانب توست به آسانی فراوان کنی .
خداوندا تو می بینی ودیده نمی شوی، تو در بالاتری نظاره گاه قرار داری،بازگشت وپایان به سوی توست ومرگ وزندگی ودنیا وآخرت برای توست.
خدایا به تو پناه میبریم از این که خوار وذلیل شویم و به تو پناه میبریم از اینکه آنچه را که نهی فرموده ای آنجام دهیم.
خدایا از رحمتت بهشت را می خواهیم واز آتش به تو پناه می بریم پس به قدرتی که داری ما را پناه ده .واز تو حور العین می خواهیم پس به عزتت آن را روزی ما کن.
خدایا بیشترین روزی ما را در هنگام پیری وکهنسالی ما قرار بده وبهترین اعمالمان را هنگام نزدیک شدن اجل هایمان.
خدایا معرفت ما را در همه کارها وحالات نیکو قرار بده و ما را زیر بار منت احدی از خلایقت قرار نده وبه فضل وکرمت همه حوایج دنیا وآخرت ما را براورده ساز و آنچه را از تو خواستیم اول به پدران وفرزندان وهمه برادران ایمانی ما عطا فرما یا ارحم الراحمین .
گزیده ای از دعای شب مبعث –مفاتیح اعمال شب 27 رجب