سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 10:3 صبح

شیوه محاسبه سن تکلیف 

:در دختران تمام شدن 9 سال قمری:


9سال شمسی _ 96 روز = 9 سال قمری


 


در پسران تمام شدن 15 سال قمری


15 سال شمسی _ 161 روز = 15سال قمری


به برگ سبز بپیوندید

 

 www.ghalh.parsiblog.com

 @barge1sabz


یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 10:0 صبح

وطن و احکام مسافر 


حکم وطن در یکى از این سه حالت، آن‌جا در حکم وطن اوست، نماز و روزه کامل است و نیازى به قصد ده روز ندارد : 1.قصد داشته باشد براى مدّت طولانى در آنجا سکونت نماید (مثلا یکسال یا بیشتر). 2. هفته‌اى حداقل سه روز در مدت زمان حداقل دو سال در آنجا باشد. 3. تصمیم به اقامت براى مدت دو سال یا بیشتر داشته باشد و حداقل چهار ماه در سال (هر چند به صورت پراکنده) در آن‌جا باشد.


وطن پدرىوطن پدر، وطن فرزند محسوب نمى‌شود، همچنین وطن شوهر براى زن؛ مگر این‌که در یکى از این سه حالت، که آن‌جا در حکم وطن او مى‌شود و نماز و روزه کامل است و نیازى به قصد ده روز ندارد: 1. قصد داشته باشد براى مدّت طولانى در آنجا سکونت نماید (مثلا یکسال یا بیشتر). 2. هفته‌اى حداقل سه روز در مدت زمان حداقل دو سال در آنجا باشد. 3.تصمیم به اقامت براى مدت سه سال یابیشتر داشته باشد وحداقل چهارماه در سال (هر چند به صورت پراکنده) در آن‌جا باشد.


اعراض عملىهرگاه شخصى قصد بازگشت به وطن سابق را براى سکونت مستمر داشته باشد، ولى عملا مدّت طولانى گذشته (مثلاً پنج سال) و هنوز بازنگشته، اعراض عملى حاصل شده ونماز و روزه‌اش در آنجا شکسته است. مگر اینکه سالى سه چهار ماه، هرچند به صورت پراکنده در آنجا سکونت داشته باشد.


نماز و روزه در وطن سابقهرگاه از آنجا اعراض کرده، یعنى قصد ندارد براى سکونت مستمر به آنجا بازگردد، نماز و روزه در آنجا شکسته است، مگر اینکه هر سال، سه چهار ماه در آنجا اقامت داشته باشد.


نماز زوجه در وطن سابقهرگاه زن قصد تبعیت از شوهر را در محلّ سکونت داشته باشد و زوج قصد رفتن به وطن زوجه براى سکونت مستمر نداشته باشد، نماز زوجه در وطن سابقش شکسته است؛ مگر اینکه پس از ازدواج هر سال سه یا چهارماه در آنجا سکونت داشته باشد.


کثیر السّفردر یکى از این چهار حالت، کثیرالسفر مى‌شود ونماز و روزه‌اش در بین راه و مقصد کامل است: 1. در مدت زمان یک ماه، هر روز (هر چند بدون جمعه‌ها) رفت‌وآمد کند. 2. در مدت زمان 45 روز، 5 روز در هفته رفت‌وآمد کند. 3. در مدت زمان دو ماه و بیشتر، حداقل سه روز در هفته (یا 12 روز در ماه) رفت‌وآمد کند. 4. در مدت حداقل دو ماه و کمتر از دو سال، حداقل سه روز در هفته در جایى بماند.


معیار کثیر السفرلازم نیست سفرها به یک مقصد یا به یک منظور باشد بلکه معیار، سفرهاى متعدّد است؛ لذا چنانچه یک روز براى کار، روز دیگر براى تحصیل و روز سوم براى صله رحم به یک محل یا محل‌هاى متفاوت سفر کند کثیرالسفر محسوب مى‌شود و نماز وروزه اش کامل است.


نماز و روزه دانشجویان و امثال آنهرگاه قصد دارند براى مدّت طولانى در محلّى سکونت داشته باشند (مثلا یک‌سال یا بیشتر)، یا هفته‌اى حدّاقل سه روز به مدّت دو سال یا بیشتر در آنجا باشند، آنجا در حکم وطنشان خواهد بود و نیاز به قصد ده روز ندارند. ولى اگر آنجا نمى‌مانند، امّا در هفته حدّاقل سه روز رفت وآمد دارند و این کار براى مدّتى (حدّاقل دو ماه) ادامه دارد، نماز وروزه آنها در آن محل و بین راه تمام است.


قصد ده روز در دو محلقصد اقامت در دو محل نزدیک به هم به فاصله سه الى چهار کیلومتر مانعى ندارد، ولى بیش از این تا قبل از 5/21 کیلومتر (حدّ مسافت شرعى) تنها مى‌تواند روزى یکى دو ساعت برود و برگردد(این‌گونه اقامت را چه از ابتدا قصد کند یا نه، تفاوتى ندارد)، مگر اینکه بعد از گذشتن ده روز یا بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى به جایى که کمتر از چهار فرسخ است برود وبه محلّ اقامت خود بازگردد که در این صورت باید نماز را تمام بخواند.

 

آیت الله مکارم شیرازی حفظه الله


یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:55 صبح

طرف میگه: توبه کنید و عذر خواهی کنید از حرفایی که در مورد من می زنید ....

_ یعنی تو نباید توبه کنی و عذر خواهی کنی که سرمایه های یک ملت رو که با خون جگر به دست آومد به باد فنا دادی..

جل الخالق، مثل اینکه یه چیزی هم بدهکار شدیم..


@barge1sabz  برگ سبز

 

سید مصطفی موسوی


13

یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:54 صبح



شاد بودن دل خوش می خواهد .
دل خوش را کسی دارد که دلش پاک باشد.
دل پاک یعنی خانه دلت را از هر چه جز یاد او پاک کنی.
صاحبخانه که باشد غریبه راه ندارد.
دل حرم خداست و شیطان غریبه است.
کینه و بغض وحسد از شیطان است.
خیر خواه مردم بودن ومحبت از خداست.
حرص وطمع وآروزهای دور ودراز از شیطان است.
راضی بودن به تقدیر و قانع بودن به روزی از خداست.
صوت قرآن ومناجات و دعا ویاد سفر آخرت از خداست.
ساز ودهل و غنا و غفلت از سفر ابدی از شیطان است.
ان شاء الله روز طبیعت شاد و با نشاطی داشته باشید.
شادی که بعد از اون غم و افسوس نباشه.
امیدوارم لذت ببرید اما نه لذتی که بعد از اون حسرت و پشیمونی باشه.

یادش به خیر مرحوم حجه الاسلام آسید حسن موسوی احمد آبادی!
اردوی شمال بودیم و منظره سرسبز و با صفا و دوران نامزدی و هوای بهاری دو نفره و ما گرم تماشای مناظر اطراف.

آمد کنار ما ایستاد و با لحن پدرانه و با لهجه شیرن احمد آبادی گفت:
هیچ جا بهشت نمیشه.
یعنی در خوشی هم یادت باشه که خوشی واقعی رو از دست ندی.
این بهار وسبزه یک ماکت کوچک از سبزه زار وگلزار بهشته.
شادی بی کم وکاست.
بی غم وغصه.
نا محدود واقعی.
رایگان رایگان

امروز 13 سال از اون روز گذشته و او ان شاء الله الان شاد شاد در بهشته.
خداوند او وهمه رفتگان دیروز و امروز وفردا را رحمت کند.

به دریا بنگرم دریا تو بینم
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در ودشت
نشان از قامت رعنای تو بینم
روز خوشی داشته باشید

به کانال برگ سبز بپیوندید
@barge1sabz

 

 


یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:53 صبح

[Photo]

سنگاب
جایی در کوه که آب باران در آن جمع می شود .
محل تفریح ایام عید همشهری های ما.
در مناطق کم باران کویری جای خالی چشمه را در دل کوههای صخره ای پر می کند.
@barge1sabz

آب برخی از این سنگاب ها تا پاییز باقی می ماند و آبشخور وحوش بیابان است.
در عربی به آن مهراس می گویند و مهاریس احد همان ستگاب های کوه احد است.
نقل شده است که پس از جنگ احد امیر مومنان با سپرشان را از مهراس احد آب بر داشتند و زخم های رسول خدا را شستشو دادند.

@barge1sabz

 

سید مصطفی موسوی


یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:46 صبح


اندر حکایت ربنا

 

قرآن کتاب هدایت است وآیات آن معجزات الهی


معجزه است هم در محتوا و هم در آهنگ


هر صوت و صدای زیبایی پس از چند بار شنیدن عادی می شود مگر آیات وحی که هر گز رنگ کهنگی نمی پذیرند .

عجیب است که ما سالیان سال است صوت دل نشین ربنا را می شنویم اما هنوز برایمان تازگی دارد و هر بار برایمان خاطره است.

قبول که صوت زیبا،در ماندگاری و زیبایی اثر، تاثیر دارد.
اما مگر مانایی ربنا همه اش بسته به صدای فلان خواننده است.

اگر به صدای او بود که پس از چند بار تکرار،تکراری می شد.

چرا سایر اثارش این همه تازگی ندارد. و پس از چند بار شنیدن تکراری می شود.

لذت ربنا از اعجاز و دلنشینی ندای وحی است،
علی الخصوص اینکه همیشه با لحظه های شیرین افطار هم قرین بوده است.

سوره تکویر عبدالباسط کم از ربنای آن مطرب ندارد.
همیشه تازه است.
مگر کم نشاط آور است.

افسوس که آن را فقط با مجالس ترحیم آمیخته اند.
و ما ملت از مرگ گریزان را از آن فراری داده اند.

مگر صوت مصطفی اسماعیل و شحات و دیگران کم نشاط آور است.

بپذیریم که سوراخ دعا را گم کرده ایم.

در مورد قرآن، این قاری و آن خواننده نیستند که اثر را ماندگار کرده اند.

اصلا مگر فرشته وحی ربنا را بر او نازل کرده که ربنا را از او می دانیم.

و مگر صدای او فضل و نعمت و نشانه خدا نیست.

چرا، اگر خوب دقت کنیم
ربنا قول زیبای خداست،
و صوت او فعل زیبای خدا..
همه زیبایی است. که مارایت الا جمیلا..

نمی هراسیم از اینکه ربنای زیبا را با صدای زییای همان مطرب بشنویم.

من از این آیات با این صوت حسن لذت می برم.

این که تالی این کیست و چه کاره است خودش می داند و خدایش..

صدای خوش را معیار برتری و فضل صاحب صدا نمی دانم چرا که:

خوانده ام که رب تالی القرآن و القرآن یلعنه

خوانده ام که گاهی خداوند دینش را بوسیله کسانی پیش می برد که خود آنها ذره ای پیش خدا ارزش ندارند.

به من آموخته اند که به تقوا کار برآید
نه به سخن و سخنوری
و نه پست و مقام
و نه به خانواده و قوم و قبیله..
و نه به بر و روی زیبا و ونه به صوت زیبا
نه مدرک و دانش
و نه به هیچ چیز دیگر

من خوانده ام که عمارت مسجد الحرام و سقایت حاج، هر گز با ایمان و عمل صالح برابر نخواهد بود.

من یاد گرفته ام که حتی صف اول و پشت سر پیامبر نماز خواندن انسان را عاقبت به خیر نمی کند.

من یاد گرفته ام که پسر نوح بودن هم گره از کار کسی باز نمی کند.

آموخته ام که آنچه گره گشاست، ایمان است و عمل صالح و لا غیر..

هر گز نخوانده ام و ندیده ام و نشنیده ام که بگویند
هر کس صدایش از تو بهتر بود،
یا از تو زیباتر بود
یا از تو ثروتمند تر بود
یا پست و مقام داشت
یا حسب و نسب و کس و کار داشت
یا سرشناس تر بود
یا مدرکش از تو بالاتر بود
حتما حتما او فکرش و درکش و منطقش و منشش از تو بهتر است وحتما حتما از تو قابل احترام تر است...

اینها بازی روزگار است
که بازیگر و بازیکن
،مطرب و دلقک
،سیاستمداران مزور
و ثروت اندوزان بی درد،
چشم و گوش و ذهن ما را تسخیر کرده اند و شجاعت اندیشیدن را از ما گرفته اند..

خسته تان کردم!!
این دو بیت شعر را هم خودتان ربطش دهید

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره زار خس

قلم زن نکو دار و شمشیر زن

نه مطرب که مردی نیاید ز زن

 


س.م.موسوی

به برگ سبز بپیوندید
@barge1sabz


یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:44 صبح

 

دیوید راکفلر را گفتند ثروتت را از کجا کسبیدی؟


نگفتا: ارث جد وآبادم!دیویس رکفلر بودی

 
بلکه گفتا: از خدا همی خواستمی ولی خودم به دست آوردمی


او را گفتندی چگونه؟ مگر می شود؟مگر داریم؟


گفتا : از خدا کار خواستمی ولی خودم پیدا کردمی. زن خواستمی ولی خودم یافتمی


خانه خواستمی ولی خودم پیدا کردمی


پول وپله خواستمی ولی خودم پارو کردمی


خدا مرا گدای خود نکردی بلکه مرا هم مانند خود خدا کردی


ما برگ سبزی ها را از شنیدن این قصه بسی عجب افتاد

 .
قبل از آنیکه قارون را یادمان آید که همی گفتی: خودم با علم خود اندوختمی؛

 
یاد بایرام لودر افتادیم

 
آنگاه که به جیبهه رفتی در معیت مجید سوزوکی و اصدقاء

.
روزی از روزها از قضای بد روزگار، طیاره های عدو بعثی، جیبهه را بمباران کردندی و فرقه ی اخراجیه پناه گرفتندی

.
بایرام تنها ماندی و از خدا پناه گاه خواستندی

.
سوزکی لنگش را گرفتی و به زیر تانکی کشیدندی

.
بایرام که از فرط خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدی رو به آسمان کردی واز خدا تشکر کردی که شما زحمت نکش خودم پیدا کردمی


در همان حال بود که شایعه حمله شیمیایی با بوی و رایحه ی باقالی بین فرقه اخراجی پیچیدی وادامه ماجرا

 



@barge1sabz


یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:39 صبح

درد یعنی:

قاتل جانت را و قاطع نانت را، خودت بر خودت مسلط کنی
و برای این شاهکارت جشن خر برفت بگیری و بزنی و برقصی!!!



@barge1sabz

 

تبعیض یعنی:

رییس جمهوری به خاطر چند اشتباه،حقوق شهروندی اش پامال شود، از همه چیز محروم باشد و حتی محافظانش در خیابان بخوابند،

ولی رییس جمهوری دیگر،که 8ماه مملکتت را به آشوب کشیده،از همه امکانات بر خوردار باشد و آزادانه این ور و آن ور برود و دو قورت و نیمش هم باقی باشد..


@barge1sabz

 

بی عدالتی یعنی:

برای مردمی از صدها کیلومتر آن طرف تر آب شرب سالم و با کیفیت بیاوری،

ولی مردمی بیست سال بعد از آن آبرسانی، از منابع آبی خدادادی سرزمین خود هم محروم باشند...


@barge1sabz

 

تبعیض یعنی:

شاه دزد را کارش نداشته باش چون اگر بخواهی دست به او بزنی یک گردن کلفت، اعلام جنگ می کند..

ولی آفتابه دزد بی کس وکار را در یک چشم به هم زدن نابودش کن و اسمش را بگذار عدالت و قاطعیت..



@bsrge1sabz


یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:39 صبح

درد یعنی:

قاتل جانت را و قاطع نانت را، خودت بر خودت مسلط کنی
و برای این شاهکارت جشن خر برفت بگیری و بزنی و برقصی!!!



@barge1sabz

 

تبعیض یعنی:

رییس جمهوری به خاطر چند اشتباه،حقوق شهروندی اش پامال شود، از همه چیز محروم باشد و حتی محافظانش در خیابان بخوابند،

ولی رییس جمهوری دیگر،که 8ماه مملکتت را به آشوب کشیده،از همه امکانات بر خوردار باشد و آزادانه این ور و آن ور برود و دو قورت و نیمش هم باقی باشد..


@barge1sabz

 

بی عدالتی یعنی:

برای مردمی از صدها کیلومتر آن طرف تر آب شرب سالم و با کیفیت بیاوری،

ولی مردمی بیست سال بعد از آن آبرسانی، از منابع آبی خدادادی سرزمین خود هم محروم باشند...


@barge1sabz

 

تبعیض یعنی:

شاه دزد را کارش نداشته باش چون اگر بخواهی دست به او بزنی یک گردن کلفت، اعلام جنگ می کند..

ولی آفتابه دزد بی کس وکار را در یک چشم به هم زدن نابودش کن و اسمش را بگذار عدالت و قاطعیت..



@bsrge1sabz


یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:37 صبح

داستانک

:عبد الاعلی پسر اعین از کوفه عازم مدینه بود

دوستداران و شیعیان امام صادق علیه السلام سوالات خود را نوشتند و به عبد الاعلی سپردند تا به امام علیه السلام برساند و جواب آنها را بیاورد .

یکی از سوالات را گفتند که از امام به صورت شفاهی بپرس.

آن سوال این بود که حق مسلمان بر مسلمان چیست؟

عبد الاعلی به مدینه رفت.

به محضر امام شرفیاب شد و سوالات را پرسید.

امام علیه السلام به همه سوالات پاسخ دادند ولی به آن یک سوال پاسخ ندادند.

عبد الاعلی چند روزی در مدینه ماند و هر روز امام را زیارت می کرد اما خبری از جواب آن یک سوال نبود.

روز آخر فرا رسید.
عبد الاعلی برای زیارت وداع خدمت امام علیه السلام رسید.
با خود گفت که خوب است یک بار دیگر سوالم را بپرسم شاید این بار امام جواب دادند.

عبد الاعلی: یا بن رسول الله؛ سوال آن روز سوال من بی جواب ماند.

امام: عمدا جواب ندادم.

- چرا یابن رسول الله؟

چون می ترسم حقیقت را بگویم و شما عمل نکنید و از دین خدا خارج شوید

بدانیدکه از سخت ترین تکالیف خدا در مورد بندگان سه چیز است

یکی رعایت عدل و انصاف با برادر دینی؛آنچنان که با او طوری رفتار کنی که دوست داری با خودت آنگونه رفتار کنند

دوم این که مال خود را از برادر دینی ات مضایقه نکنی.

سوم یاد کردن خدا در همه حال؛
اما مقصود از یاد خدا در همه حال این نیست که پیوسته سبحان الله و الحمد لله بگوید.
بلکه مقصودم این است که اگر شخص با کار حرامی مواجه شد، چنان باشد که یاد خدا او را از انجام آن کار حرام باز بدارد.

منبع:داستان راستان

به کانال برگ سبز بپیوندید
@barge1sabz

 

 


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ