سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«بهترین های امّت من، کسانی هستند که چون گرفتار بلای الهی شوند، پاکدامنی ورزند» . [ابن عبّاس ـ به نقل از رسول خدا ـ]
 
یکشنبه 96 خرداد 21 , ساعت 9:46 صبح


اندر حکایت ربنا

 

قرآن کتاب هدایت است وآیات آن معجزات الهی


معجزه است هم در محتوا و هم در آهنگ


هر صوت و صدای زیبایی پس از چند بار شنیدن عادی می شود مگر آیات وحی که هر گز رنگ کهنگی نمی پذیرند .

عجیب است که ما سالیان سال است صوت دل نشین ربنا را می شنویم اما هنوز برایمان تازگی دارد و هر بار برایمان خاطره است.

قبول که صوت زیبا،در ماندگاری و زیبایی اثر، تاثیر دارد.
اما مگر مانایی ربنا همه اش بسته به صدای فلان خواننده است.

اگر به صدای او بود که پس از چند بار تکرار،تکراری می شد.

چرا سایر اثارش این همه تازگی ندارد. و پس از چند بار شنیدن تکراری می شود.

لذت ربنا از اعجاز و دلنشینی ندای وحی است،
علی الخصوص اینکه همیشه با لحظه های شیرین افطار هم قرین بوده است.

سوره تکویر عبدالباسط کم از ربنای آن مطرب ندارد.
همیشه تازه است.
مگر کم نشاط آور است.

افسوس که آن را فقط با مجالس ترحیم آمیخته اند.
و ما ملت از مرگ گریزان را از آن فراری داده اند.

مگر صوت مصطفی اسماعیل و شحات و دیگران کم نشاط آور است.

بپذیریم که سوراخ دعا را گم کرده ایم.

در مورد قرآن، این قاری و آن خواننده نیستند که اثر را ماندگار کرده اند.

اصلا مگر فرشته وحی ربنا را بر او نازل کرده که ربنا را از او می دانیم.

و مگر صدای او فضل و نعمت و نشانه خدا نیست.

چرا، اگر خوب دقت کنیم
ربنا قول زیبای خداست،
و صوت او فعل زیبای خدا..
همه زیبایی است. که مارایت الا جمیلا..

نمی هراسیم از اینکه ربنای زیبا را با صدای زییای همان مطرب بشنویم.

من از این آیات با این صوت حسن لذت می برم.

این که تالی این کیست و چه کاره است خودش می داند و خدایش..

صدای خوش را معیار برتری و فضل صاحب صدا نمی دانم چرا که:

خوانده ام که رب تالی القرآن و القرآن یلعنه

خوانده ام که گاهی خداوند دینش را بوسیله کسانی پیش می برد که خود آنها ذره ای پیش خدا ارزش ندارند.

به من آموخته اند که به تقوا کار برآید
نه به سخن و سخنوری
و نه پست و مقام
و نه به خانواده و قوم و قبیله..
و نه به بر و روی زیبا و ونه به صوت زیبا
نه مدرک و دانش
و نه به هیچ چیز دیگر

من خوانده ام که عمارت مسجد الحرام و سقایت حاج، هر گز با ایمان و عمل صالح برابر نخواهد بود.

من یاد گرفته ام که حتی صف اول و پشت سر پیامبر نماز خواندن انسان را عاقبت به خیر نمی کند.

من یاد گرفته ام که پسر نوح بودن هم گره از کار کسی باز نمی کند.

آموخته ام که آنچه گره گشاست، ایمان است و عمل صالح و لا غیر..

هر گز نخوانده ام و ندیده ام و نشنیده ام که بگویند
هر کس صدایش از تو بهتر بود،
یا از تو زیباتر بود
یا از تو ثروتمند تر بود
یا پست و مقام داشت
یا حسب و نسب و کس و کار داشت
یا سرشناس تر بود
یا مدرکش از تو بالاتر بود
حتما حتما او فکرش و درکش و منطقش و منشش از تو بهتر است وحتما حتما از تو قابل احترام تر است...

اینها بازی روزگار است
که بازیگر و بازیکن
،مطرب و دلقک
،سیاستمداران مزور
و ثروت اندوزان بی درد،
چشم و گوش و ذهن ما را تسخیر کرده اند و شجاعت اندیشیدن را از ما گرفته اند..

خسته تان کردم!!
این دو بیت شعر را هم خودتان ربطش دهید

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره زار خس

قلم زن نکو دار و شمشیر زن

نه مطرب که مردی نیاید ز زن

 


س.م.موسوی

به برگ سبز بپیوندید
@barge1sabz



لیست کل یادداشت های این وبلاگ