انواع تقیید
«تقیید لفظی» همان گونه که از نامش پیداست در لفظ صورت می گیرد مانند قید «مومنه» در خطاب "اعتق رقبة مومنة"
«تقیید لبی» آن است که دلیل لفظی برتقیید نداشته باشیم ولی کلام ما مقید به قیدی غیر لفظی باشد.
«قید لبی» می تواند «ضرورت دین یا مذهب» یا «حکم بدیهی عقل» باشد.و ممکن است «اجماع علما» یا «ارتکاز متشرعه» دلیل شرعی را مقید کند.
به عنوان مثال، ادله دال بر بقای تنجس اشیاء، ارتکازا مقید به عدم ورود مطهر بر آنها می باشند. یعنی هر متنجسی نجاستش باقی است تا زمانی که مطهری بر آن وارد شود. قید «عدم ورود مطهر» در دلیل لفظی بیان نشده ولی ارتکاز فقهی، ضرورت مذهب و اجماع علما بر این قید صحه می گذارد 1
و مانند مقید بودن خطاب به مهم، به عدم اشتغال به اهم. 2یعنی امر به مهم را باید انجام دهیم مگر اینکه مشغول به امر مهم تری باشیم. قید «مگر اینکه الخ»، حکم بدیهی عقل عملی است که خطابات شرعی را مقید کرده است.
نویسنده: سید مصطفی موسوی
1 . درس خارج استاد شب زنده دار بحث مطهریت شمس
2 . «مباحث الاصولیه ج4ص417»