سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که میانه‏روى گزید ، درویش نگردید . [نهج البلاغه]
 
جمعه 90 بهمن 7 , ساعت 11:59 عصر

 

به نام خدا

چند روز پیش از حاجی آباد بر گشتم دو سه روز آخر صفر اونجا بودم. علی ای حال یک شب با علی اکبر«دهیار» وچند تا از دوستان بحث شد درمورد اینکه چطور مشه دو باره این نخلستان را احیا کرد.

اگر تازگیا سری به کشمون زده باشید مبیند چقدر با ده سال پیش فرق کرده. ده سال پیش وقتی به طرف سرخ پایین مرفتی جاده اون طرفی با اینکه کمتر از صد متر با این خط اصلی فاصله داره ، اصلا پیدا نبود از بس درخت خرما و بعضا انار وجود داشت. اما الان غیر از چند تا درخت تک و توک از دست سرما و طرح جایگزینی درخت های فرسوده و آتش سوزیا جان سالم به در نبردن، یا زیر سرخ پایین ده سال پیش جنات تجری من تحتها الانهار بود جوری که درخت های دو طرف سر به هم رسونده بودن اما حالا شده مثل ته کویر ده سال پیش، ده سال پیش کویر شمال کشمون را تا ده بیست متریش نمرفتی نمدیدی اما این دفعه از خود سرخ پایین پیدا بود.

خلاصه اون شب وفردا شبش خیلی بحث شد از اینکه مالکای عمده آب وملک حاجی آباد گذاشتن و رفتن و جز چند نفر که این زمینها وملک و آبا دستشونه وبه اصطلاح آبا را پای درختا مکنن کسی باقی نمونده. اینجوریه که مالکا رو زمین کار نمکنن، کسانی هم که زمین دستشونه مالک نیستند وطبیعی هم هست که به عمل آوردن درخت هزینه داره وکسی حاضر نیست برای دیگری کار کنه.

 مشکل اصلی اینه که این زمینها تو ارث  و میراث قرار گرفته. تعیین مالک وانحصار وراثت واینجور چیزها هم صورت نمی گیره. که یک نفر بیاد سهمش را بفروشه تا لااقل یک نفر که تو آبادی زنگی میکنه چهار تا درخت برا خودش به عمل بیاره. یا حداقل خود مالکا چند نهال تو زمینشون بیشونن که این آب که داره تو این زمین میره پای علف منداب، این نهال هم آب بخوره و چند سال دیگه چند تا درخت خوب به عمل بیاد.

 به هر حال اگر این جوری پیش بره ده بیست سال دیگه فقط باید از خاطرات کشمون برای هم دگه و نسل های بعدی بگم و چند تا دویل اگر مونده باشه را به هم نشون بدم و به قول شیرازیا سیر کویرا کنم.

اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا

برای دنیایت به گونه ای کار کن که گویا قرار است تا ابد زنده بمانی

نقل به مضمون

  

 

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ