سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 88 اردیبهشت 2 , ساعت 10:29 عصر

شکر نعمت نعمتت افزون کند ....

دیروزقعله:

-آب,برق, امنیت, بهداشت ,ارتباط وارتباطات نامناسبی داشتیم

-وضعیت فرهنگی -معیشتی  وبهداشتی ما چندان مناسب نبود وبه خاطر بعد مسافت وبن بست جاده ای از بسیاری از امکانات محروم بودیم.

-از رسانه ها ومخصوصا رسانه ملی بهره چندانی نداشتیم.

امروزقعله:

-آب, برق, تلفن,  پست و پست بانک  ما که نیاز به توصیف ندارد ودرسایه وضعیت مطلوب برق ومخابرات مشکل ارتباطات ما تاحد قابل قبولی حل شده است وضعیت بهداشتی ما قابل مقایسه با قبل نیست قعله ی دیروزما حالا به شهرکی کوچک با کوچه های آسفالت  تبدیل شده  که خیابان کوچکش با پیاده رو سنگ فرش شده ,چشم  میهمانان کویر  را نوازش می دهد.  

-امروز آنقدر فراوانی نعمت است که  حتی گوسفندان قعله هم سهمیه آرد گندم مرغوب دارند.

-این روزها  رفت وامد به اردکان اسان است جوری  که حاج الله داد  مجبور شد بفروشد.

- کانون قرآن وبسیج کار فرهنگی می کنند وکتابخانه ای که با کتابهایش  دو  تایی با هم خاک می خورندو...

 

با این همه آیا شایسته نیست در کنار این همه نالیدن کمی هم شکر گزار باشیم؟!!!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ