عن سعید بن یسار قال : قال لی ابو عبد الله علیه السلام: « هل الدینُ الا الحب؟ » ان الله عزوجل یقول «إن کنتم تحبون اللهَ فاتّبِعونی یُحبِبکُم الله »
درباره معنای روایت باید گفت: در بعضی از روایات دیگر، در کنار واژه حب واژه بغض نیز بکار رفته، همچنان که در بعضی روایات دیگر به جای دین، کلمه ایمان آمده اس.
به نظر میرسد در واقع تمام این روایات در مقام بیان عینیّت حب و بغض با دین و ایمان است. نه جزئیت، نه سببیت، بلکه عینیت
توضیح: لازمه دوستی خدا، پیروی از پیامبر او است، خداوند کسانی را دوست میدارد که از فرستاده او پیروی کنند. لازمه دوستی با خدا و پیامبر، دشمنی با طاغوت است، زیرا دوستی هر چیزی ملازم است با دشمن داشتن ضد آن. ایمانی که با کفر به طاغوت و ستیز با آن همراه است، لوازم عملی و اخلاقی خود را به همراه دارد.
برید بن معاویه عجلیمیگوید:در نزد امام باقر علیه السلام بودم. مردی از خراسان با پای پیاده به محضرش آمد و پاهایش را - که پوست انداخته بود - از کفش بیرون آورد و گفت: به خدا جز دوستی شما اهل بیت، هیچ عاملی مرا از راه دور به اینجا نیاورده است. امام فرمود والله لو احبنا حجر حشره الله معنا و هل الدین الا الحب؟ ان الله یقول : « قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ. ..
این روایت که میگوید:دوستی چیزی جز حب و بغض نیست، مخالفتی با آن روایات ندارد. زیرا دوستیهر چیزی ملازم است با دشمن داشتن ضد آن.
نتیجه بحث:لازمه محبتی کهعین دین است، بغض و عداوت است. هر جاذبهای همراه با دافعهای است.بنابراین، دین واقعی همان محبت، و محبت واقعی همان دین است. محبت ماندگار و پایدار، محبت واقعی است
کلام رهبری
محبت به خوبان و بغض به شیطانها؛ جزئی از دین است .مردم نباید هیچوقت کینهی شیطانها و شیطانصفتان را از دل خود بیرون کنند. نگویید حالا گذشت و تمام شد و چه لزومی دارد که دیگر به یادمان آوریم. نه، دین ما این است: «هل الدّین الّا الحبّ و البغض». دین، عبارت از محبت و کینه است: از یک طرف، محبت به خوبان و خوبیها و مظلومان و انسانهایی که مورد جفای شیطانها قرار گرفتهاند و از طرف دیگر بغض و کینه نسبت به شیطانها و موجودات پلید و پلیدیها و کسانی که برای آنها، انسان و انسانیت و خدا، حرف مفت است. این هم جزو دین است. تولّی و تبرّی، جزو فروع دین و به قول بعضی از علما، جزو اصول دین است.1368/06/08
www.ghalh.parsiblog.com