دم نوحه:
ای طوعه من غریبم، بییار و غمنصیبم
من نایب حسینم، من مسلمِ عقیلم
ادامة نوحه:
ای زن مرا ز احسان مهمان نما به آبی
این لعل تشنهام را با آب ده جوابی
رحمی نما به حالم گر پیروِ کتابی
تحصیل کن تو ای زن با این عمل ثوابی
اول تمامْ بیعت بر عهد من ببستند
آخر چرا زکینه عهد مرا شکستند؟
قلب رسول و آلاش از این قضیه خستند
ای خصم آلیاسین، بر مصطفی سلیلم
از تشنهکامی ای قوم بر لب رسیده جانم
آبم دهید آتش افتاده بر روانم
آخر نه ای لعینان امروز میهمانم
ای ملحدان بیدین من بر شما دلیلم
ای کوفیان بینام وی مشرکان پرننگ
از شش طرف ببستید بر روی من درِ جنگ
بر فرق من مبارید گه آتش و گهی سنگ
یکیک به جنگم آئید من بر شما دلیلم