سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ قطره ای نزد خداوند، محبوب تر از دوقطره نیست : قطره خونی در راه خدا، و قطره اشکی در سیاهی [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 99 دی 9 , ساعت 9:35 عصر

شبهه 12

سوال: چرا شیعه از یک طرف از تفکر ناسیونالیسم اعلام برائت میکند ولی از طرف دیگر فقط شیعه را برحق و بقیه را باطل می پندارد؟

 

پاسخ: برای روشن شدن پاسخ باید ابتدا دو مفهوم ناسیونالیسم و پلورالیسم(تکثر گرایی) را تبیین کرد.

ناسیونالیسم یک مکتب فکری است که ملاک در برتری را نژاد و ملیت می داند. در این تفکر آداب و رسوم و منافع ملی بر دین و آموزه های آن مقدم است

 اما پلورالیسم به معنای تکثرگرایی، یعنی حق های مختلف است به این معنا که هیچ مکتبی بر مکتب دیگر برتری ندارد بلکه همه مکاتب فکری چه دینی و چه غیر دینی بر حق هستند.

 

با این مقدمه باید گفت از دیدگاه شیعه ملاک و برتری هرگز نژادی و ملیتی نبوده از اینرو شیعه دارای تفکر ناسیونالیستی نیست البته به این معنا نیست که شیعه وطن دوست نباشد بلکه به این معنا که ملاک برتری و حقانیت را صرفا نژادی و ملیتی نمی داند.

از طرف دیگر طبق آموزه های دینی و عقلانی شیعه، تکثر در حقانیت واضح البطلان است و نمیشود دو یا چند تفکر متقابل همگی بر حق باشند، چرا که لازمه اش تناقض صریح خواهد بود و بطلان تناقض امری آشکار است اما این بدان معنا نیست که پلورالیسم در نجات را قبول نداشته باشد بلکه پلورالیسم در نجات امری شدنی است یعنی اینگونه نیست که همه ادیان و مذاهب دیگر اهل جهنم باشند بلکه اگر افرادی یافت شوند که یا صدای حق به آنها نرسیده یا در رسیدن به حق کوتاهی نکرده باشند ولی آن را درک نکرده اند آنها نیز اهل نجات خواهند بود و از آن به پلورالیسم در نجات تعبیر میکنند.

 

بنابراین از دیدگاه شیعه، تفکر ناسیونالیستی و تفکر پلورالیسم در حقانیت هر دو باطل اند، زیرا ملاک برتری، نژاد و ملیت نیست و مکتب حق بیش از یکی نمیتواند باشد هر چند کسانی که صدای حق به آنها نرسیده است معذور بوده و نجات خواهند یافت از اینرو بر حق دانستن مذهب شیعه و باطل شمردن بقیه مکاتب و مذاهب به معنای تفکر ناسیونالیستی نیست.

#??محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

www.ghalh.parsiblog.com


سه شنبه 99 دی 9 , ساعت 9:34 عصر

شبهه 11

 

من خانومی هستم که تا بحال چندبار عمل زیبایی انجام داده ام ولی هنوز از ظاهر خودم ناراضی ام چرا خداوند من را زشت خلق کرده است؟

 

پاسخ: زشتی و زیبایی امری نسبی است و زیبای مطلق فقط خداست که از جمیع جهات زیباست اما همه مخلوقات دارای زیبایی نسبی هستند و زشتی مطلق هرگز نداریم از اینرو هر کدام از مخلوقات خداوند تبارک و تعالی بهره ای از زیبایی دارند. خداوند درباره خلقت خویش می فرماید: "فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ" سوره مومنون آیه 14

 

باتوجه به این مقدمه باید گفت این ظاهر شما نیست که زشت است بلکه شما اسیر چشم های حریصی شده اید که سیری ناپذیر اند.

از اینرو اگر هزاران عمل زیبایی انجام بدهید بازهم از خود ناراضی هستید پس بجای این همه عمل زیبایی جلوی حرص بیش از اندازه چشمانت را بگیر ضمن آنکه چشمان اجنبی نیز همچون چشم های خودتان حریص اند و اگر هزاران بار هم عمل زیبایی انجام بدهی بازهم نمیتوانی آنها را راضی کنی چرا که انسان موجودی حریص است.

 

عمل زیبایی هرچند فی نفسه اشکالی ندارد ولی متاسفانه امروزه کم نیستند افرادی که صرفا بخاطر فخر فروشی به دیگران عمل زیبایی انجام میدهند.

در پایان فراموش نکنیم در این دنیا هرچه هستیم، زشت یا زیبا، عاقبت خوراک مار و مور خواهیم شد و زیبایی واقعی بسته به عمل ما در آخرت نمایان خواهد شد پس برای ساختن زیبایی سرای دیگر بکوشیم که خالق زیبایی و زشتی اوخروی خود ما هستیم.

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

www.ghalh.parsiblog.com


سه شنبه 99 دی 9 , ساعت 9:31 عصر

شبهه 10

من میخواهم بجای نماز خواندن خودم یک ساعت با خدا راز و نیاز کنم و یا نماز را به فارسی بخوانم چرا حتما باید به عربی باشد؟

 

پاسخ: به فرموده خداوند تبارک و تعالی هدف از خلقت انسان، عبادت است و عبادت نیز وسیله ای برای عبودیت است و معنای عبودیت همان تسلیم است و تسلیم زمانی محقق میشود که هرآنچه خداوند میخواهد انجام دهیم نه هرآنچه ما میخواهیم.

 

همچنین تسلیم یعنی به گونه ای خداوند را عبادت کنیم که او میخواهد نه هرگونه که خودمان میخواهیم مگر غیر از این بود که وقتی خداوند از شیطان خواست بر حضرت آدم سجده کند شیطان گفت: اگر مرا معاف کنی بجای آن عبادتی انجام خواهم داد که هرگز کسی همچین عبادتی انجام نداده باشد ولی خداوند در پاسخ فرمود آنگونه که من میخواهم باید عبادت شوم نه آنگونه که تو میخواهی! یعنی خداوند عبودیت شیطان را میخواست نه عبادت!

 

بنابراین محور اصلی خداوند است نه انسان حال آنکه شما در حقیقت جای خدا و انسان را با هم عوض کرده و اراده خود را بر اراده خداوند ترجیح داده، و انسان را محور قرار می دهید و این با روح عبادت و عبودیت منافات دارد. از اینرو آن یک ساعت عبادت بجای نماز هرچند ممکن است عبادت باشد ولی چون عبودیت نیست هیچ ارزشی ندارد.

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

www.ghalh.parsiblog.com


سه شنبه 99 دی 9 , ساعت 9:30 عصر
شبهه 9
سوال: چرا سیاست را عین دیانت معرفی میکنید؟ به نظر من ایندو کاملا از هم جدا هستند و دین نباید در سیاست دخالت کند!
پاسخ: اگر بخواهیم نسبت بین دو مفهوم را با هم بسنجیم ابتدا باید ایندو را تعریف نموده تا خودبخود رابطه بین آندو نیز روشن شود.
در تعریف سیاست، تعریف های مختلفی ارائه شده است که قدر جامع و نقطه مشترک آنها این است که سیاست یعنی جهت دهی به رفتارهای اجتماعی!
و دین یعنی برنامه فردی و اجتماعی برای رسیدن به سعادت و کمال انسانی!
پس دین هم برنامه فردی مثل عبادات دارد و هم برنامه اجتماعی مثل حدود و دیات و...
و سیاست فقط برنامه های اجتماعی را شامل میشود.
از اینرور سیاست(برنامه اجتماعی) بخشی از دیانت(برنامه فردی و اجتماعی) است و بین آندو رابطه کل و جزء است.
و از آنجایی که بین کل و جزء رابطه عینیت برقرار است پس سیاست عین دیانت است و ایندو از هم جدا نیستند.
شاهد بر این مطلب تلاش همه انبیاء الهی و جانشینان آنان برای تشکیل یا بقاء حکومت اسلامی و حاکمیت دستورات الهی در بعد اجتماعی جامعه بوده است که نمونه آن تشکیل حکومت توسط نبی مکرم اسلام(ص) و علی بن ابی طالب(ع) است.
??#محمدمهدی_فریدونی
@antishobhe313mmf
www.ghalh.parsiblog.com

<      1   2   3   4      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ