سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت در طبیعتهای فاسد، سودی نمی بخشد. [امام هادی علیه السلام]
 
جمعه 99 اسفند 1 , ساعت 9:43 عصر

شبهه 26

 

اگر‌ کسی‌ توی این دنیا‌ به‌ ما ظلمی‌ کنه‌‌ مثلا‌ یک آسیب‌ جسمی‌ بهمون‌ بزنه‌،اگر‌ توی قیامت‌ خدا‌ عذابش‌ بکنه‌ بخاطر‌ این‌ کار‌، چه سودی‌ برای‌ ما‌ داره؟و چجوری‌ جبران‌ میشه؟

 

پاسخ:

اشتباه شما اینجاست که عذاب ظالم را، عوض ظلمی به حساب آورده اید که در حق شما انجام داده و گمان کرده اید شما هیچ بهره ای نمیبرید جز عذاب شدن شخص ظالم که آن هم سودی برای شما ندارد! و گویا عذاب ظالم را در عوض پاداش خودتان تصور کرده اید حال آنکه اینگونه نیست! برای واضح شدن مطلب به نکته زیر توجه کنید:

 

براساس آیات و روایات، شیعه قائل به تجسم اعمال است به این معنا که کارهای نیک انسان در آن دنیا به صورت نعمت های بهشتی نمود پیدا میکند و کارهای بد نیز به صورت عذاب های مختلف نمود پیدا میکنند، از اینرو عذاب آن شخص ظالم نتیجه مستقیم اعمال اوست و در واقع لطمه ای که به شما میزند همین لطمه در قیامت بصورت عذاب ظاهر میشود و قرار نیست با عذاب او چیزی به شما برسد.

 

اما آسیبی که شما در این دنیا از آن ظالم دیده اید به دو گونه جبران میشود:

 یکی اینکه بر اساس روایات در روز قیامت شخص مظلوم جلوی ظالم را گرفته و خداوند در ازای ظلمی که شخص ظالم انجام داده از نیکی های او گرفته و به شخص مظلوم می دهد و اگر نیکی های او تمام شود از بدی های مظلوم به شخص ظالم داده خواهد شد.

 گونه دیگر این است که شما در برابر ظلم او دچار درد و رنج شده اید و سختی کشیده اید و چه بسا خداوند در برابر این صبر و  سختی که کشیدید پاداش صبر شما را نیز جداگانه بدهد.

 

البته ناگفته نماند خیلی ها بخاطر ظلمی که مرتکب میشوند در همین دنیا هم عقاب میشوند و همه اش موکول به آخرت نیست.

??#محمدمهدی_فریدونی


جمعه 99 اسفند 1 , ساعت 9:42 عصر

شبهه 25

 

داعش و امثال داعش چرا باید جهنم بروند در صورتی که برای خدا کشته میشوند و الله اکبر گویان جان خود را فدا میکنند؟

 

پاسخ:

تردیدی در باطل بودن داعش وجود ندارد و این یک امری مسلم است اما اینکه الله اکبر گویان جان خود را فدا میکنند این هم جای تردیدی در آن نیست ولی صرف الله اکبر گفتن و جان را فدا کردن دلیل بر سعادت کسی نمیشود.

 

اما نکته اساسی اینجاست که وقتی برخی از اینها را دستگیر و بازجویی می کردند حرف هایی میزدند که گویا همه چیز بود، در یکی از این کلیپ ها بازجو از داعشی سوال میکند:

 اگر تو را آزاد کنم با من شیعه چکار خواهی کرد؟ او در پاسخ می گوید: سرت را می برم! بازجو می گوید: اگر توبه کنم چی؟ داعشی می گوید توبه شما پذیرفته نیست!!! از او سوال میکند: آیا قرآن را یک دور خوانده ای؟ جواب میدهد نه!!! می پرسد آیا کتابی از کتاب های روایی را خواند ه ای؟ پاسخ می دهد خیر!!! سپس بازجو سوال میکند: پس به چه دلیلی خون ما را هدر میدانید و میگوئید حتی توبه شما هم پذیرفته نیست؟!!! در جواب می گوید: "به ما اینجوری گفته اند"

نکته بسیار مهم دقیقا اینجاست که شخص داعشی نه قرآن خوانده و نه روایت و فقط چون دیگران به او گفته اند خون ریزی کن و جانت را فدا کن او هم پذیرفته است!

 

حال سوال اینجاست اگر کسی کوتاهی کند، نه قرآن بخواند و نه روایت و در اثر جهالت و کوتاهی خودش دیگران او را فریب داده، گمراه کنند و دستش را به خون بیگناهان آلوده کند مقصر کیست؟ آیا خودش مقصر نیست که بخاطر کوتاهی در آموختن آموزه های دینی فریب استعمار را خورده و جان هزاران بیگناه را گرفته است؟! طبیعتا همچین شخص قاتلی لایق جهنم است نه بهشت و الله اکبر او نیز چیزی جز لقلقه زبان نیست.

 

اما متاسفانه این مسئله مختص داعش نیست و در میان ما شیعیان نیز کم نیستند افرادی که نه قرآن را یک دور با ترجمه خوانده اند و نه کتابی روایی خوانده و نه مطالعات اسلامی داشته اند از اینرو با بوجود آمدن فرقه های مختلفی همچون بهائیت، عرفان های نو ظهور، یمانی، حجتیه، دراویش و... افراد جاهل و ناآگاه به مذهب شیعه به گمراهی کشیده شده و کسی جز خودشان مقصر نیستند.

از اینرو ضرورت دارد هر کدام از افراد جامعه در کنار مشغله های روزمره وقتی را برای قرآن، روایات و کتاب های علما، مثل شهید علامه مطهری و مرحوم علامه مصباح یزدی قرار دهند همچنین ارتباط با علما و روحانیت و حضور در پای منابر دینی میتواند بسیار مفید باشد و الا اگر در اثر جهالت و ناآگاهی از حقیقت معارف دینی، فردا روزی دچار انحراف شوند در روز قیامت هیچ عذری پذیرفته نخواهد شد و خود مقصر و مسئول خواهند بود.

??#محمدمهدی_فریدونی


یکشنبه 99 بهمن 12 , ساعت 2:1 عصر

بسم الله الرّحمن الرّحیم       

خداوند ما را نیافریده تا دنبال کشف نجاسات باشیم.

خداوند فقط  فرموده است: از نجاست دوری کنید.

نجس بودن و نجس شدن است که نیاز به دلیل قطعی دارد. پاک بودن و نجس نبودن دلیل  نمی خواهد. خدا همه چیز را پاک آفریده جز آنچه را که گفته نجس است.

 دنبال دلیل بر نجسات اشیاء نگرد. همین که احتمال بدهی چیزی نجس نشده کافی است.

ماجعل علیکم فی الدین من حرج. خدا در دین سختی قرار نداده است.


چهارشنبه 99 دی 24 , ساعت 10:36 عصر

شبهه 24

 

ما به چی این ایران دلخوش باشیم؟!!! با وجود این گرونی، تورم و... هیچ امیدی نیست!!

 

پاسخ: 

در واقع سوال شما دو بخش دارد یکی ناظر به داشته های موجود است و یکی ناظر به آینده است

اما درباره داشته های موجود ایران اسلامی قطعا بر هیچ منصفی پوشیده نیست که در این چهل سال علی رغم تحریم های ناجوانمردانه و بی سابقه، در زمینه های مختلف آنچنان پیشرفتی حاصل شده که حتی دشمنان نظام اسلامی نیز به آن معترف اند همچون نانو تکنولوژی، سلول های بنیادی، پیشرفت های هسته ای، پیشرفت های نظامی و...

 

و اما از جهت امید به آینده چند نکته را بیان میکنم:

 

اول: کسی که خودش را بر حق میداند چرا باید نسبت به آینده ناامید باشد؟! شکست برای حق چه معنا و مفهومی دارد اگر بر دشمن غلبه کنیم که پیروز شده ایم و اگر شکست ظاهری بخوریم بازهم در سرای ابدی نزد خداوند روزی خواهیم خورد پس در هر حال شکست برای حق معنا ندارد.

 

دوم: کسی که مسلمان و معتقد به قرآن است آیا نباید به وعده های الهی اعتماد کند؟!!! مگر غیر از این است که خداوند وعده داده که صالحین در نهایت وارث زمین خواهند شد ...أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ 

...زمین را بندگان شایسته ما به میراث مى برند. سوره انبیا آیه 105

 

سوم: گرچه اگر بخواهیم وضع فعلی را با صدر اسلام مقایسه کنیم قطعا ما در آستانه فتح خیبر هستیم ولی فرض کنیم بخاطر مشابهت اصل تحریم های امروزه با شعب ابی طالب - گرچه قابل قیاس نیستند - ما در موقعیت شعب ابی طالب باشیم، آیا خدای شعب ابی طالب خدای ما نیز نیست؟ آیا وضعیت مسلمانان در شعب ابی طالب به مراتب بغض رنج تر از وضع فعلی ما نبود ولی سرانجام شعب ابی طالب چه شد؟ آیا غیر از این بود که مسلمانان با مقاومت و صبوری سرانجام به طرز اعجاب آمیزی که به دور از هر محاسبه بشری بود پیروز شدند؟!

 

چهارم: این تحریم ها و سختی ها چیز جدیدی نیست بلکه یکی از سنت های الهی بوده آنگونه که قرآن می فرماید:

أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلِکُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى? یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى? نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ 

آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند حوادث گذشتگان شما را نیامده، وارد بهشت مى شوید؟! به آنان سختی ها و آسیب هایی رسید وچنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند مى گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ آگاه باشید! یقیناً یاری خدا نزدیک است. سوره بقره آیه 214

این آزمون به گونه ای سخت هست که مومنین که هیچ حتی پیامبر خدا هم به تنگ آمده می گوید پس کی یاری خداوند می رسد؟ بنابراین وظیفه مقاومت است و با امید به آینده قطعا ما پیروزیم که این وعده الهی است.

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

www.ghalh.parsiblog.com

پی نوشت: از مصادیق داشته های موجود است: افزایش سطح رفاه اجتماعی نسبت به ابتدای انقلاب، افزایش تراز عدالت اجتماعی و برخوردای مردم، افزایش سطح سواد و آموزش عمومی، بهداشت فراگیر، آب برق گاز فراگیر تا دور دست ترین مناطق  با وجود افزایش جمعیت چند برابری، مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود و اداره امور خود از شورای شهر و روستا تا مجلس و ریاست جمهوری بلا واسطه و رهبری با واسطه، افزایش اعتماد به نفس ملی و مطالبه گری حتی از بالاترین فرد حکومت ،امنیت بی مثال، قدرت نظامی بازدارنده ، دور کردن میدان جنگ از مرزهای کشور، نفوذ یکه تاز منطقه ای و  ... که در بسیاری از این موارد اصلا قابل مقایسه با ابتدای انقلاب نیست. وحتی قابل مقایسه با کشوری هایی که همراه ماشروع کردند و مشکل جنگ و تحریم  و کارشکنی را نداشته اند و با آمریکا وغرب بهترین روابط را هم داشته اند نیست مانند مصر و ...  ... والبته هر یک از موارد فوق زیر شاخه های زیادی دارد که هر یک نیز می تواند مورد اشاره واقع شود . در واقع دستاوردهای نظام با وجود همه کاستی های موجود در ظرف چهل سال اعجاز گونه است. موسوی


چهارشنبه 99 دی 24 , ساعت 10:32 عصر

شبهه 23

 

دربحث قضا وقدر چگونه است که گاهی مریض جواب کرده شفا میگیرد گاهی خیر چرا؟

 

پاسخ:

بحث قضا و قدر بحث سنگین و مفصلی است که در جای خود به آن خواهیم پرداخت و اما درباره شفای بیمار چند نکته ای را بیان میکنیم:

 

اول: همه اتفاقاتی که در عالم هستی رخ می دهد وسیله ای برای امتحان و آزمایش ماست برخی با سلامتی امتحان می شوند و برخی با بیماری، برخی با شفا گرفتن و برخی با شفا نگرفتن، آنچه مهم است این است که ما از این امتحانات سربلند بیرون بیایم.

 

دوم: نظام احسن نظامی است که تابع نظام علی و معلولی باشد و بدون نظام علی و معلولی عملا نظام احسن شکل نخواهد گرفت، از اینرو هر معلولی علتی دارد که از آن تخلف ناپذیر است، مثلا آتش علت سوزاندن است، میخواهد هیزم باشد یا جسم آدم بی گناه، آتش کار خودش را میکند. طبیعتا بیماری نیز معلول یک علتی است که اگر آن علت موجود شود به ناچار بیماری نیز اتفاق خواهد افتاد، چه این علت را خود انسان به وجود بیاورد یا انسان دیگری بر او تحمیل کند یا طبیعت آن را به وجود بیاورد فرقی ندارد، درست مثل اینکه آتش که می سوزاند چه شخص خود سوزی کند یا او را بسوزانند یا در اثر یک حادثه طبیعی بسوزد فرقی ندارد آتش کار خودش را میکند.

 

سوم: شفا گرفتن نیز خود معلول یک یا چند علت است که اگر علت آن موجود شود و مانعی نباشد اثر خواهد کرد و شخص بیمار شفا میگیرد، ولی اگر علت آن(مثل دعا) موجود نباشد یا علت باشد ولی مانعی(مثل گناه یا...) باشد دیگر علت اثر نمیکند و شفا اتفاق نخواهد افتاد، همانطور که برای سوزاندن هیزم هم باید علت(آتش) موجود باشد و هم مانعی(مثل خیس بودن هیزم) موجود نباشد تا آتش اثر کند.

 

چهارم: نباید از درگاه الهی ناامید شد و دست از دعا برداشت بلکه باید با آداب خاص مثل توجه کامل دعا کرد خصوصا دعاهایی که توسط اهل بیت عصمت و طهارت سفارش شده است و در جهت رفع موانع استجابت دعا کوشید، اگر بیمار شفا یافت خداوند را شاکر باشیم و بدانیم شفا گرفتن نیز امتحان الهی است و اگر شفا نگرفت بازهم امتحان الهی است و اجر او و بستگانش نزد پروردگار محفوظ است پس در هر حالت باید خداوند را شاکر باشیم و انجام وظیفه کنیم.

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

 

www.ghalh.parsiblog.com


چهارشنبه 99 دی 24 , ساعت 10:32 عصر

شبهه 22

 

ببخشید‌ میخواستم‌ بپرسم‌ خدایی‌ که به همه ی حالات ما آگاهه‌ چرا فرشته ها رو مامور‌ اعمال‌ ما‌ میکنه؟ مگه‌ خدا خودش نمیدونه؟؟

 

پاسخ:

اول: ثبت اعمال توسط فرشتگان، آثار تربیتی بسیار مهمی دارد، زیرا وقتی انسان متوجه باشد که هم خداوند شاهد اعمال اوست و هم فرشتگان ناظر اعمال او هستند و ریز و درشت، خوب و بد را ثبت میکنند بیشتر حیا خواهد کرد و احتمال دوری کردن از گناه در او بیشتر میشود.

 

دوم: وجه دیگر ثبت اعمال توسط فرشتگان اتمام حجت است، زیرا وقتی علاوه بر خداوند که عالم به همه امور است فرشتگان نیز آن را ثبت کنند و خود انسان هم که خودش به اعمالش واقف است دیگر هیچ عذر و بهانه ای نمی ماند و به نحو کامل و اتم حجت بر او تمام میشود و هرگز فکر انکار نیز به ذهنش خطور نخواهد کرد و میداند که علاوه بر خداوند، فرشتگان نیز اعمال او را ثبت کرده اند و در کنار علم خداوند، نوشتن اعمال توسط فرشتگان نیز وجود دارد و در همین دنیا یقین پیدا میکند که راهی برای انکار وجود نخواهد داشت.

 

سوم: عالم هستی بر اساس یک نظام علی و معلولی است و سنت الهی بر این است که حوادث بر همین نظام علی و معلولی پیش برود و نه اینکه خود خداوند مستقیم همه امور را انجام دهد هرچند تمام علت هایی که در این سلسله قرار دارند تحت تسخیر و اراده الهی هستند.

 

چهارم: نوشتن و ثبت اعمال یکی از وظایف این دو فرشته است اما وظیفه عمده آنها محافظت از انسان در برابر شیاطین و... است از اینرو خداوند در قرآن کریم از این دو فرشته تعبیر به محافظ میکنند و می فرمایند:

وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ  

کِرَامًا کَاتِبِینَ

یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُون

بی تردید بر شما نگهبانانی گماشته اند

نویسندگانی بزرگوار

که آنچه را انجام مى دهید، مى دانند و ضبط میکنند.

سوره انفطار آیه 10 تا 12

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

www.ghalh.parsiblog.com


چهارشنبه 99 دی 24 , ساعت 10:31 عصر

شبهه 21

 

لطفا قلمرو و گستره عقل را توضیح دهید چون بعضی معتقداند آموزه های دینی مخالف عقل هستند!

 

پاسخ:

عقل به عنوان یکی از نیروهای درونی انسان و یکی از ابزارهای ادراکی بشر در عین قدرت بر ادراک در حوزه و قلمرو خود، ولی همانند سایر ابزارهای ادراکی دارای محدودیت هایی نیز هست، مانند چشم که باوجود قدرت بر دیدن امور مادی اما باید آن شیء مادی در فاصله مناسبی بوده و حجابی بین آندو نباشد تا با چشم دیده شود مانند آنجایی که مثلا شیء در 100 کیلومتری باشد و یا پشت کوه باشد دیگر چشم از درک و دیدن آن عاجز است و اگر کسی بگوید من فقط چیزی را قبول دارم که با چشم ببینم قابل پذیرش نیست از اینرو عقل در معقولات مانند چشم در محسوسات دارای محدودیت بوده و فقط در گستره و قلمرو خود کارآیی دارد.

 

بدون تردید عقل قدرت اثبات ضرورت اصل دین و کلیات آن مثل وجود خداوند، نبوت، معاد و... را دارد با این وجود تنها کلیات را ادراک میکند و از درک احکام جزئی دین مثل بسیاری از احکام حلال و حرام و امور عبادی عاجز است، مثلا چرا نماز صبح باید دو رکعت باشد؟ هرگز عقل قدرت درک دلیل آن را ندارد.

 

متاسفانه یکی از اشتباهاتی که برخی از دینداران در موجهه با دگراندیشان مرتکب میشوند این است که بی توجه به محدودیت های عقل سعی میکنند از تمام آموزه های دینی حتی جزئیات آن نیز دفاع عقلانی انجام دهند و از آنجایی که این امر امکان پذیر نیست موجب وهن دین میشود.

 

اما اینکه گفته شده احکام دینی مخالف عقل است به هیچ وجه صحیح نیست، چرا که احکام دینی یا موافق عقل اند و یا اینکه فراعقلی بوده و عقل قدرت درک مصالح و مفاسد آنها را ندارد تا درباره آنها حکمی بکند، نه اینکه هر حکمی از احکام دین را که عقل درک نکند آن را مخالف عقل بدانیم، مثل این می ماند که هرچیزی را که چشم درک نکند آن را مخالف عقل دانسته و انکار کنیم!!

 

از طرف دیگر کسانی که به طور کلی منکر عقل و ادراکات آن هستند نیز دچار تفریط شده و اگر عقل نباشد اثبات وجود خداوند و بقیه اصول دین امکان پذیر نیست و بدون اثبات اصول دین فروع دینی نیز اثبات نخواهد شد

بنابراین نباید درباره عقل دچار افراط و تفریط شد بلکه باید راه اعتدال را در پیش گرفته و در کنار سایر قوای ادراکی در قلمرو و محدوده خود عقل از آن بهره گرفت.

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

 

www.ghalh.parsiblog.com


چهارشنبه 99 دی 24 , ساعت 10:30 عصر

شبهه 20

 

روایات جعلی و مال 1400 سال پیش هستند و معلوم نیست چقدر تغیرشان داده اند!

 

پاسخ: 

اول: صرف اینکه روایتی قدمت 1400 ساله داشته باشد دلیل نمیشود که آن را جعلی بدانیم وگرنه علم تاریخ را باید از اساس جعلی و غیر معتبر دانست حال آنکه هیچکس به آن ملتزم نخواهد شد.

 

دوم: اعتبار نقل روایات قابل قیاس با نقل حوادث عادی و تاریخی نیست، چرا که پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) همواره بر نقل دقیق روایات از جهت لفظ و مضمون آنها تاکید داشته و شاگردانی را تربیت کرده اند که در نقل روایات بسیار دقیق بوده و در کنار آن نقل کسانی مورد پذیرش بود که مورد وثوق و اعتماد باشند مثل روایات صحیحه که راوی آنها باید عادل باشد یعنی مرتکب گناه کبیره نشده و اصرار بر گناه صغیره نداشته باشد، و کسانی که در نقل روایات دقت لازم را نمی کردند هم از طرف ائمه(ع) و هم از طرف علما دین طرد میشدند و نقل آنها مورد پذیرش واقع نمیشد و حتی در مواردی با این افراد برخورد میشد پس دروغ گفتن و جعل درباره راوی این روایات اساسا بی معنا خواهد بود.

 

سوم: برای ارزیابی روایات صحیح از غیر صحیح ملاک ها و معیارهای دقیقی وجود دارد که در کتاب های رجال و درایه مفصل بیان شده است ولی متاسفانه برخی از افراد به این علوم آگاهی لازم را ندارند و گمان میکنند راهی برای تشخیص روایت معتبر از روایت غیر معتبر وجود ندارد، از اینرو با این ملاک های دقیق باید گفت: روایات صحیحه بسیاری در کتاب های روایی موجود است که نه از لحاظ مضمون و نه از لحاظ راوی و سند آنها هیچگونه خدشه ای وجود ندارد، مثلا فقط در کتاب الکافی مرحوم کلینی بیش از 5700 روایت صحیحه و مورد اعتماد وجود دارد.

 

چهارم: علاوه بر آنچه بیان کردیم روایات زیادی هستند که از آنچنان مضمون عمیق و والایی برخوردار هستند که انسان را به این یقین می رساند که این کلام مافوق بشر عادی بوده و از غیر معصوم صادر نشده است.

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf


چهارشنبه 99 دی 24 , ساعت 10:15 عصر

شبهه 19

 

قرآن پر است از تناقض...

 

پاسخ:

 

اول: همان دلیل عقلی که عصمت پیامبر(ص) و ائمه(ع) را اثبات میکند، عصمت قرآن را نیز اثبات می کند. پس نمیتوان تناقض و اختلاف یا خطایی برای قرآن تصور کرد، زیرا اگر قرآن معصوم نباشد اطاعت از دستورات آن واجب نخواهد بود، از اینرو هر دستوری از قرآن که تصور کنیم، احتمال اشتباه و خطا در آن وجود خواهد داشت و با وجود این احتمال، تبعیت از آن واجب نخواهد بود و اگر تبعیت از قرآن واجب نباشد، نقض غرض خداوند است که کتابی را برای هدایت بشر بفرستد اما اعتمادی به آن نباشد پس باید از هرگونه خطا و تناقض مبرا باشد تا بتوان به آن اعتماد کرد.

 

دوم: قرآن معجزه است و آنچه معجزه باشد نمی تواند متناقض باشد، چرا که تناقض برای افراد عادی اتفاق می افتد و قرآن کتابی خارق العاده و فوق بشر عادی است و نمی توان خطا و تناقض های بشر عادی را درباره آن احتمال داد.

 

سوم: منشا تناقض جهل است حال آنکه قرآن از طرف خالقی نازل شده است که علم او نامحدود و بدون نقص است و هیچ گونه جهلی در او راه ندارد پس محال است در کتابی که برای هدایت بشر فرستاده است دچار تناقض گویی شود.

 

چهارم: ادعای تناقض در قرآن عمدتا از طرف کسانی مطرح شده که آشنایی ناقصی به زبان عربی و ویژگی های آن دارند لهذا در مواردی توهم تناقض بین آیات را کرده اند که توسط مسلمانان خصوصا علمای دین به این تناقضات پاسخ واضح و روشنی داده شده است.

 

خداوند تبارک و تعالی می فرماید:

أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا 

آیا درباره قرآن تفکر نمیکنند؟ چنانچه از سوی غیر خدا بود، قطعا در آن اختلاف بسیاری مى یافتند. سوره نساء آیه 82

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

 

www.ghalh.parsiblog.com

 


چهارشنبه 99 دی 17 , ساعت 2:2 عصر

شبهه 18

 

قرآن که پر است از تناقض، روایات هم که جعلی اند و ضعیف پس بهتر است فقط از عقل خودم تبعیت کنم و به تشخیص خودم عمل کنم!

 

پاسخ:

قرآن کریم از منبعی معصوم صادر شده و هرگز خطا و اشتباه یا تناقض و اختلاف در آن وجود ندارد، همچنین بسیاری از روایات یا به نحو تواتر ( تواتر یعنی تعداد نقل کنندگان آن روایت به حدی است که امکان ندارد همه آنها دروغ بگویند یا باهم تبانی کنند که روایت دروغی را جعل کنند) به ما رسیده که قطعی و قابل خدشه نیست و یا به نحو خبر موثق و صحیح به واسطه راویان عادلی به ما رسیده که هرگز اهل دروغ نبوده اند و در نقل روایت کمال دقت را می کردند.

 

نکته دیگر این است که هر یک از قرآن، روایات و عقل از منابع اساسی شناخت محسوب میشوند که در این زمینه نباید دچار افراط و تفریط شد، بلکه قلمرو هر یک از این منابع، حد و مرز مشخصی دارد و نباید انتظار داشت همه مسائل را فقط با عقل یا فقط با روایات و یا فقط با قرآن اثبات کرد بلکه هر سه مکمل همدیگر هستند.

 

بدون تردید کنار گذاشتن همه روایات و بی اعتمادی به آنها - به دلیل جعلی بودن برخی از آنها - موجب میشود تا بشر از یکی از منابع اساسی شناخت محروم شود، همچنین کنار گذاشتن قرآن - به دلیل ظاهر برخی آیات که توهم تناقض درباره آنها برای برخی افراد ناآشنا به علوم قرآنی پیش می آید - نیز خسارت جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت که در آینده آن را تبیین خواهیم کرد.

 

از طرف دیگر کسانی که فقط به آیات و روایات تمسک کنند و عقل را به عنوان یکی از منابع شناخت به رسمیت نشناسند آنان نیز دچار افراط شده و این رویه تبعات منفی بسیاری برای آنان به دنبال خواهد داشت که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

 

از اینرو نمی توان به دلیل برخی آسیب های جانبی - که با ضوابط مشخصی می توان از این آسیب ها در امان بود - از اساس آن منبع شناخت را کنار گذاشت که ما در ادامه به تبین ماهیت و قلمرو هر یک از این سه منبع خواهیم پرداخت.

??#محمدمهدی_فریدونی

@antishobhe313mmf

 

www.ghalh.parsiblog.com


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ